( مورد مطالعه شرکت بیمه دانا، استان البرز)
براساس پایان نامه ارشد
چکیده
در هزاره سوم میلادی کسب رضایت مشتری و ایجاد وفاداری در وی به یک امر مهم برای کلیه شرکتها مبدل گشته و تمامی تلاشهای بازاریابی و فروش را تحت الشعاع خود قرار داده است و بدیهی است که در این مسیر تحقیقات فراوانی در حال انجام است.هدف از این تحقیق. "بررسی اثر استاندارد سازی و سفارشی سازی خدمات بر وفاداری مشتری با توجه به نقش میانجیگری کیفیت خدمات و رضایت مشتری است" .جامعه ی آماری را، کلیه مشتریان شرکت بیمه دانا استان البرز تشکیل داده است. از بین جامعه مورد تحقیق بر اساس فرمول کوکران برای جامعه نامحدود تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. برای انجام این تحقیق به صورت غیرتصادفی در دسترس، نمونه مورد نظر انتخاب شد. این پژوهش ازنظر هدف مورد بررسی ازنوع کاربردی واز لحاظ نوع روش ،توصیفی پیمایشی است. برای جمعآوری اطلاعات به ابزار پرسشنامه استاندارد کول هو و هنسلر (2012) استناد شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در نرم افزار 22 Spss برابر 0.955 محاسبه شد، وپرسشنامه مورد تایید قرارگرفت.در ضمن جهت تعیین روایی پرسشنامه نیز با استفاده از ابزارهای آماری مانند روایی همگرا [1]و روایی واگرا[2]استفاده و موارد تایید گردید. جهت سنجش فرضیات تحقیق ، با استفاده از ابزارهای آماری نرمال بودن توزیع دادهها مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه برای بررسی مدل مفهومی پژوهش، تحلیل با استفاده از نرمافزارهای تحلیل آماری SPSS25و Smart PLS2 در سطح معناداری 05/0 انجام شده است.نتایج تحقیق نشان داد که استاندارد سازی بر کیفیت کاربردی و فنی خدمات تاثیر معناداری دارد، و تاثیر سفارشی سازی بر کیفیت کاربردی بصورت معناداری تایید شد ولیکن بین سفارشی سازی و کیفیت فنی خدمات اثر معناداری مشاهده نشد .در ضمن کیفیت فنی و کاربردی بر رضایت مندی و وفاداری مشتریان بطور مستقیم وغیر مستقیم تاثیر معناداری دارد .
کلمات کلیدی: رضایت و وفاداری مشتری،سفارشی سازی واستانداردسازی خدمات
ایجاد وفاداری در مشتری و کسب رضایت از خرید مفهومی است که در حال حاضر سازمان ها به آن اهمیت فراوانی داده و در صدد دست یابی به درصد بالایی از مشتریان راضی و وفادار برای خود هستند. این امر مؤید این مطلب است که ترجیحات سازمان در کسب سود و احاطه بر بخش بیشتر بازار بدون حفظ و نگهداری از سرمایه های ارزشمند خود یعنی مشتریان راضی و وفادار ممکن نخواهد بود .
در جهان امروز شرکتها و مؤسساتی موفق خواهند شد که بتوانند همگام با رشد و توسعه تکنولوزی و تولید در زمینه مشتری مداری و مشتری محوری فعال و پویا باشند. با توجه به توسعه علم و فن آوری و سیستم های مدیریت جذب و نگهداری مشتری در هزاره سوم ،شرکتها و سازمانها چاره ای جز همگامی با این روند را نداشته وبا ایجاد واحد های توسعه محصول و بازاریابی سعی در ماندگاری و بقای خود دارند .در همین راستا ارائه محصولات و خدمات با کیفیت ،شاید اصلی ترین قدمی باشد که شرکت های مشتری مدار و مشتری محور بایستی بردارند و به بصورت مستمر و پایدار به این مهم عمل نمایند تا بتوانند در بلند مدت ضمن جذب مشتریان جدید در حفظ و نگهداری مشتریان وفادار خود موفق باشند.شرکت های بیمه بازرگانی نیز ازاین قاعده مستثنی نبوده و بایستی پایبند به رسالت و خط مشی خود که همان ارائه خدمات بیمه ای مناسب و کسب رضایت مشتریان است ،باشند. (پور اشرف و همکاران،1395).
شرکت های بیمه بایستی ارتباط خود را با بیمه گذاران و خریداران بیمه به صورتی مناسب حفظ و نگهداری نمایند تا بتوانند به نیازهای ایشان احاطه یافته و در جهت ارائه خدمات بهتر و عرضه بیمه های مناسب قدم بردارند، بخصوص در بیمه های غیر اجباری مانند بیمه های آتش سوزی، بیمه های عمر ، بیمه های مسئولیت و مهندسی و غیره . این امر در دنیای پر رقابت تجارت امری حیاتی و ضروری است .دست یابی به بازار های جدید در کنار حفظ و نگهداری از سرمایه های ارزشمند که همان مشتریان کنونی شرکت هستند می تواند در ایجاد یک مزیت رقابتی به آنها کمک نماید. (مهدوی نیا و قدرت پور ،1388).
از آنجایی که شرکت های بیمه در ارائه خدمات به مشتریان بایستی به کیفیت خدمات خود اهمیت بالایی داده و در کسب رضایت مشتری و ایجاد وفاداری و دوام رابطه فی مابین قدم بردارند ،بکارگیری روش های جدید بازاریابی و استفاده از نتایج تحقیقات انجام شده در این زمینه لازم و ضروری است.در این تحقیق قصد داریم به بررسی اثر استاندارد سازی و سفارشی سازی خدمات بر وفاداری مشتری با توجه به نقش میانجیگری کیفیت خدمات و رضایت مشتری بپردازیم.
لینک دانلود مقاله
مقدمه
هرچند گسترش محصولات وامر بازاریابی در پیشرفت شرکت نقش مهمی ایفا میکند اما ترغیب و کسب رضایت مشتریان به مصرف دائم محصولات خاص ،در این دوره که دوره کسب سودهای اندک و رقابتهای شدید هست ،برای صاحبان صنایع و شرکتهای مشتری مدار از اهمیت ویژهای برخوردار است . البته درک رفتارهای مشتریان نیز در تعیین چگونگی حفظ مشتری نقش اساسی دارد.تحقیقاتی که درگذشته در این باب انجامشده است همگی رفتارهای مصرفکننده را موردبررسی قرارداد ه بند، اما تأکید آن تحقیقات بیشتر بر روی مباحثی دیگر است ازجمله عواملی مانند تأثیر برند بر مصرفکننده و یا تأثیر عوامل محیطی و فیزیکی کالا بر مصرف ولیکن در باب عوامل تأثیرگذار روی رفتار مصرفکننده ازنقطهنظر روانشناسی و جامعه و اخلاق تحقیقات اندکی صورت گرفته است . عوامل تأثیرگذار ذکرشده شامل :فاکتور های شخصیتی و اخلاقی فروشندگان ،آراستگی و صداقت و راستگویی ،امانت داری و رعایت عدالت و انصاف از جمله این موارد می باشند که تا کنون بسیار جدی گرفته نشده و یا کمتر مورد توجه بوده است .
تاثیر گذاری رفتار فروشنده بر مشتری و مصرف کننده زمانی جلوه گر می شود که طی بررسی های انجام شده روی هریک از موارد ذکر شده در بالا به نتایج مهمی دست یافته شده که می تواند گویای این مطلب باشد که رعایت اصول اخلاقی در زمان خرید توسط مشتری و چه در زمان مصرف و حتی اثرات آن پس از خرید به خوبی مشهود است به شکلی که می تواند روی میزان کسب رضایت مندی مشتریان در تبیلغات دهان به دهان برند و محصول خریداری شده تاثیر مثبت بگذارد.در عصر حاضر و در زمان انفجار تکنولوژی و گسترش و تنوع محصولات جدید،پر واضح است که فروش امری بسیار سخت و طاقت فرساست و این امر بیانگر آنست که در ایجاد تمایز در جهت کسب رضایت مشتریان و ترغیب به خرید و ساخت رفتاری توام با وفاداری در ایشان مستلزم نگرشی جدید و رفتارمند (اخلاقی)در قبال مصرف کنندگان می باشد و این امکان پذیر نخواهد بود مگر در سایه بکارگیری استراتژی مدیریت بر بازار که بر اساس آیتم های اخلاقی و رضایت مندی استوار شده باشد
برای نشان دادن اهمیت اخلاق در هدایت بشر کافی است به این نکته اشاره کنیم که بعثت پیامبر گرامی اسلام به خاطر به کمال رساندن فضایل و خویهای پسندیده اخلاقی در رفتار ستوده بوده است که اساسی ترین موضوع مطرح شده در علم اخلاق را تشکیل می دهد.
((ادب یگانه سلاحی است که هر فرد بی ادبی را خلع سلاح می کند))
طبق یررسی های انجام شده توسط وظیفه دوست و معماریان در سال 1393 آنها به این نتیجه رسیدند که رفتار فروش اخلاقی بر روی رضایت مشتری و اعتماد به شرکت ،تاثیر مستقیم وجود دارد.رضایت مشتری به شرکت نیز بر وفاداری مشتری تاثیر مستقیم دارد. همچنین رفتار فروش اخلاقی اثری مستقیم بر وفاداری مشتری ندارد اما تاثیر مثبت آن بر وفاداری مشتری از طریق متغییر های رضایت مشتری و اعتماد مشتری به شرکت ،معنادار است.(حسین وظیف دوست.شیما معماریان /پژوهش نامه بیمه/سال 29)
براری و رنجبریان به این نتایج دست یافتن که رعایت موازین اخلاقی در فروش تاثیر مثبت و معنا داری بر چهار متغییر مستقل اعتماد ، تعهد،رضایت و وفاداری مشتری به بنگاه دارد. .(براری.رنجبریان.پژوهش نامه بیمه /سال 29/ش 3)
نتایج تحقیق دیگری نشان میدهد که علاقه نسبت به نام تجاری ،بیشترین تاثیر را بر مقوله وفاداری مشتریان دارد...از این میان موءلفه های بازاریابی رابطه مند استراتژیک ،رویکردی های عاطفی بیشترین تاثیر را بر وفاداری مشتریان داشته است.بعد از آن متغیر هایی مانند منحصر به فرد بودن ،اعتماد و تصویر ذهنی ،بیشترین تاثیر را بر وفاداری مشتریان داشته اند.(حسن صحت. سید کامران نوربخش و لیلا رضایی حاجی دهی .پژوهش نامه بیمه/سال29/ش 3)
رضایت مشتری عامل اصلی موفقیت در بسیاری از سازمان هاست و در تحقیقات متعدد به رابطه رضایت مشتری با ارتباط دهان به دهان ،تکرا رخرید و افزایش سود آوری سازمان ها اشاره شده است.(فرناندز.پرادو/پژهش نامه مدیریت اجرایی /سال نهم/ش2)
(اخلاق واژه ای است عربی که جمع خلق (خوی ،سرشت ،طبیعت باطنی یا سرشت درونی انسان )است.و در کتاب های لغت آن را((دانش بد و خوب ها و تدابیر انسان برای نفس خود یا یک تن خاص1 ))تعریف کرد ه اند. موءلف کشاف اصطلاحات الفنون ،اخلاق را ((علم معاشرت با خلق ))می داند . توجه به مسائل اخلاقی در زندگی روزمره از قر نها پیش در کشور ما مد نظر بوده است .
خواجه نصیر الدین طوسی ، دانشمند بزرگ ایرانی در سال 633 ه.ق کتاب اخلاق ناصری را در خصوص حکمت عملی و اصول اخلاق تالیف کرد .در ضمن تعاریف گوناگون در مورد اخلاق ارائه شده است که اغلب آنها مشابه است ، به برخی از این تعاریف اشاره می کنیم :
*اخلاق اصول حاکم بر رفتار افراد یا گروه های انسانی است که بر پایه آن می توان صواب را از ناصواب و خوب را از بد تشخیص دهند.
*فرایند اتخاذ تصمیم درباره رفتار درست یا نادرست ،اخلاق نامیده می شود. )
موضوعاتی که مربوط به فطرت بشري و نیازهاي اساسی انسان است هیچگاه کهنه، قدیمی و بی اصالت نمی شود. اخلاق یکی از این موضوعات است . هرچند گذشته ملتهایی همچون ملت ما همواره توجه به این موضوع را مدنظر داشته است، از آنجایی که برخی پدیده هاي نوظهور با چهره اي جدید وارد دنیاي کسب وکار ما شده اند، لازم است برجنبه هاي بشري و به ویژه اخلاقی آنها نیز توجه شود.
یکی از این موضوعات که در حال حاضر با روندی بسیار سریع در حال گسترش در جامعه ماست مبحث فرو ش و فروشندگی است که سعی شده است به قدر بزاعت به آن پرداخته شود .
معیار های اخلاقی و رفتاری ،مجموعه ای از ارزش های حرفه ای و یا خطوط انضباطی در سازمان است. ویژگی های اخلاقی موضوع و نگرانی اساسی کسب و کارهای امروزی است و سازمان های امروزی در جست و جوی نهادینه کردن اخلاقیات در سازمان هستند.در سازمان های خدماتی نمی توان از اهمیت نقش کارکنان فروش ،بازاریابی و کارکنانی که با مشتریان در ارتباط هستند ،چشم پوشی کرد. رفتار شایسته نیروی فروش ،عامل مهمی در موفقیت سازمان است.به طوری که از میان مسائل موجود در سازمان های خدماتی ،مدیریت کارکنان و کنترل معیار های رفتاری و اخلاقی ، از اهمیت بیشتری برخوردار است.از طرفی کارکنان بخش فروش بنگاه های تجاری وظیفه اصلی را در فروش و سود آوری سازمانه بر عهده دارند.
چکیده
کسب و کار در دنیای امروز واژه ای جا افتاده و دارای معانی متفاوتی است که گذشته از معنای لغوی و علمی آن بیانگر فعالیت تولیدی ،تجاری در جهت کسب درآمد است. این روز ها که به برکت علم و فناوری ، شاهد ظهور کسب و کار های جدید با ایده هایی نوین وهوشمندانه هستیم ، دیگر تصور مقوله کسب وکار بدون بهره گیری از فناوری های نوین ،دور از ذهن می نماید.ادغام کسب و کارها با فناوری و قرار گرفتن در شبکه جهانی اینترنت باعث رونق آن شده و دیگر امکان انجام امورامروزی با ابزار گذشته وجود ندارد
در این مقاله سعی شده است با بررسی مقوله کسب و کار و مدل های آن ، واکاوی اندکی در خصوص فناوری اطلاعات و تاثیر آن بر مدل های کسب وکار انجام پذیرد وانواع مدلهای کسب و کار مورد بررسی قرار گیرد.
کلمات کلیدی: فناوری اطلاعات،کسب و کار،علم و فناوری.
مقدمه
در دنیای پر رقابت امروزی ثانیه ها و دقایق تعیین کننده موفقیت و عدم موفقیت سازمانها در جذب بازارهای هدف بوده و تنها ابزاری که می تواند چشم اندازی روشن برای شرکت های تجاری به ارمغان بیاورد ، سرعت در تصمیم گیری است .اطلاعات بازار ها و سلیقه مصرف کنندگان زمانی می توانند در تصمیم گیری های کلان مدیران تاثیر گذار باشند که در حداقل زمان ممکن و سریعتر از سایر رقبا به دست ایشان رسیده باشد، تا بتوان براساس آن اطلاعات، تصمیم گیری نمود. بهره گیری از فناوری های نوین و تکنولوزی های جدید این امکان را به صاحبان کسب و کار می دهد تا بتوانند چه در زمان بررسی بازار و چه در زمان فروش کالا و خدمات در زمان، صرفه جویی نموده و با دستیابی به این اطلاعات روشن و شفاف، داده ها را بررسی نموده و به اتخاذ تصمیم بپردازند.
نوسیندگان مختلف تعاریف متفاوتی از اصطلاح و واژه کسب وکار دارند .در واژه نامه آکسفورد ،کسب وکار به معنی خرید و فروش و تجارت آمده است[1].در واژه نامه لانگمن ،کسب وکار به فعالیت پول درآوردن و تجارتی که از آن پول حاصل شود،گفته می شود.[2].
به زبان ساده ،کسب وکار عبارت است از حالتی از مشغولیت و به طور عام ،شامل فعالیت هایی است که تولید و خرید و فروش کالاها و خدمات با هدف فروش آنها را به منظور کسب سود در بر می گیرد[3].
از اصطلاح کسب وکار تعاریف متعددی ارائه شده است و هر صاحب نظری تعریفی از آن ارائه می دهد که در زیر به تعدادی از آنها اشاره می شود:
-کسب وکار به معنی تجارت ، بازرگانی، شغل، تجارتخانه و موسسه بازرگانی است [4].
-کسب وکار عبارت است از هر نوع عملیات و کاری که در آن خدمات یا کارهایی که دیگر افراد جامعه به آن نیاز دارند و مایل به خرید آن هستندو توان پرداخت بهای آن را دارند ،تولید ،توزیع و عرضه می شود [5.
-کسب و کار یک نوع کاسبی می باشد که طی آن کالاها یا خدمات برای فروش در بازار تولید و توزیع می شوند[6].
-هر تبادلی که در آن خرید و فروش محصولات صورت می گیرد ، لزوماً یک کسب وکار نیست. بلکه کسب وکار ، هر نوع تبادل تکراری و تجدید شونده خرید و فروش است [7].
-کسب وکار یا بیزینس به زبان انگلیسی،یک سازمان است که برای فراهم نمودن کالا،خدمات یا هردو برای مشتری ایجاد شده است،کسب وکار در اقتصاد و سرمایه داری حکم فرماست . بیشتر کسب و کارها که مالک آن ها بخش خصوصی است ، برای این ایجاد شده اند که سودساز باشند و دارایی صاحب شان را بیشتر کنند.کسب و کارها می توانند ناسودبرباشندیا مالک آنها دولت باشد[8].
چکیده
ظهور بازیگران غیر دولتی ،وابستگی متقابل اقتصادی ،فرافناوری ها و توسعه شبکه های هوشمند ارتباطی ،نشانگر دوران تازه ای است از سیاست جهانی که ناشی از اثرات جهانی شدن است.در چنین وضعیتی ،توانمندی معطوف به زور ،به مثابه رکن اصلی قدرت در مکاتب واقع گرایانه متاثر از فرایند های جهانی شدن ،مورد نقد جدی قرار گرفته و تحول نوینی در مفهوم و کاربرد قدرت ایجاد شده است .(قربانی و همکاران،1390)
جهانی شدن ( Globalization ) به عنوان واقعیتی اجتناب ناپذیر دوران کنونی، بسیاری از حوزه ها را در نوردیده و مفاهیم و پدیده های اصلی را تحت تاثیر خود قرار داده است . این روند که از چندی پیش وارد گفتمان سیاسی شده ، دگرگونی و تحول در بسیاری از مفاهیم از جمله مفهوم قدرت را سبب شده است. قدرت یکی از عناصر پایه و بنیادین در اندیشه ی سیاسی و سیاست بین الملل است . از این رو شناخت قدرت و تحولات آن همواره یکی از دل مشغولی های اساسی محققان این رشته بوده است . به ویژه در عصر کنونی و در پرتو انقلاب ارتباطات ، دگرگونی هایی در مفهوم قدرت پدیدار شده است که طرح قدرت هوشمند ( Smart Power ) بیان گر چنین تحولی است که نمود آن در چهره ی جدید قدرت نمایان شده است . شناخت این نوع قدرت و پاسخ به پرسش های آن میتواند بخشی از این دغدغه ها را پاسخگو باشد . از این رو در بستر و عرصه ی چنین عصری ، باز نگری و اتخاذ رویکردی جدید از مفاهیمی همچون قدرت بیش از همیشه ضرورت پیدا کرده است .(قربانی و همکاران،1390)
در این مقاله سعی شده است تا مفاهیم اصلی قدرت ، بخصوص قدرت هوشمند به عنوان یک نگرش و دیدگاه جدید معرفی و ساختار های فکری آن بازشناسی شود .در این مسیر نگاه به نظر نظریه پردازان این علم و بررسی عقاید ایشان در حد وسع انجام شده است .
کلمات کلیدی : قدرت ، قدرت هوشمند ، جهانی شدن ، قدرت سخت و نرم
مقدمه
قدرت (power) از مقوله های بنیادین در فلسفه سیاسی است که درباره آن مطالب بسیاری نوشته شده است .اما هیچ تعریفی از آن وجود ندارد که به طور عمومی مورد توافق باشد. بنابراین ،تعریف قدرت هنوز به عنوان موضوعی مورد مجادله باقی مانده است.(راش 46:1377) اما قدر مطلقی که از تعاریف قدرت ،می توان بدست آورد ،اینست که قدرت به معنای توانایی نفوذ بر دیگران در جهت تغییر رفتار آنان و رسیدن به مطلوب است.از اینرو ،قدرت از کلیدی ترین مولفه های تعیین کننده مناسبات و جایگاه کشور ها در روابط بین الملل است .(پور احمدی 23:1389)
در سیاست بین الملل نفوذ در دیگران برای اجرای خواسته خود ،قدرت نامیده می شود .قدرت سخت با ارعاب ،دیگران را به انجام خواسته خود مجبور می سازد.از راهبرد های قدرت سخت در دیپلماسی ،مداخله نظامی و تحریم های اقتصادی برای به اجرا در آوردن منافع ملی است .(کمپبل ،آرت :1996)
در رویکرد های نئو رئالیسم تاکید بر قدرت سخت است ،در حالی که رویکرد لیبرالی به قدرت نرم به عنوان منبع ضروری کشورداری تاکید دارد (همراه با قدرت نوشتن قواعد بازی ،یکی از عناصر مهمی است که در گفتگو از قدرت سخت و نرم فراموش شده است ).در مقابل قدرت سخت ،قدرت نرم توانایی متقاعد کردن دیگران به انجام خواسته فرد است .این مفهوم قدرتمند برای اولین بار توسط "جوزف نای" در سال 1990 معرفی شد و در آثار بعدی وی ،توسعه قدرت نرم به مفهوم محوری در تحلیل سیاست خارجی تبدیل شده است .(نای 1990)
منطق قدرت نرم متوجه رویه های خالص و ویژه شامل ورود به طرح هایی از نوع ماهیتی غیر نظامی و فرایند هایی است که معطوف به جهت گیری ها ،نگرش ها،پندارها،باورها،هنجارها و ارزش هاست.
خانم "سوزان ناسل "در مقاله خود که در سال 2004 در مجله "فارین افرز "منتشر کرد،این ایده را مطرح ساخت که اصطلاح "قدرت نرم"دیگر برای مقابله با تهدید های جدی علیه منافع آمریکا کارآمد نیست .وی مفهومی جدید به عنوان "قدرت هوشمند"را پیشنهاد کرد و از آن به معنای ترکیب هوشمندانه قدرت سخت و نرم در مقابله باتهدید ها علیه امنیت ملی آمریکا سخن گفت.(احمدی ،1392)
1.قدرت :از کنترل بر تفکر و فعالیت دیگر افراد ،قدرت به وجود می آید.از نظر سیاست مداران قدرت به معنای داشتن توانمندی یا منابع است و کشور قدرتمند باید از جمعیت زیاد،منابع طبیعی،قدرت اقتصادی،نیروی نظامی و ثبات اجتماعی برخوردار باشد(نای،1390؛306)
2.قدرت سخت:این نوع قدرت متضمن کاربرد راهبرد زور با استفاده از توان نظامی و اقتصادی علیه کشور مقابل است و نتیجه آن ،ایجاد حساسیت منفی در بین دولت مردان ،نخبگان و مردم کشور مقابل است .لذا پذیرش سیادت کشور قدرتمند از سر ناچاری و اجبار صورت می گیرد.(حافظ نیا ،1385: 257)
3.قدرت نرم :از دیدگاه جوزف نای قدرت نرم عبارتست از توانایی کسب "مطلوب" از طریق جاذبه ،نه اجبار یا تطمیع،که کلاً از جاذبیت فرهنگ ،ایده آل ها ی سیاسی و سیاست های یک کشور ناشی می شود(محمدی،1390: 24).این نوع از قدرت متضمن استفاده از استراتژی اقناع ،مقبولیت و پذیرش داوطلبانه و دریک کلام نفوذ اجتماعی ،روحی و معنوی در جامعه هدف است تا صاحب قدرت ،حوزه نفوذ فضایی و ژئو پلیتیک خود را گسترش دهد(حافظ نیا ،1389: 65).
4.قدرت هوشمند:قدرت یک حکومت ملی با ترکیب قدرت نرم و سخت به حداکثر می رسد.جوزف نای این ترکیب وتلفیق را قدرت هوشمند نامیده است .(مردای ،1390: 353).قدرت هوشمند به میزان استفاده درست و صحیح از قدرت نرم و قدرت سخت در رسیدن به اهداف سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی توسط کشورها اتلاق می شود که می تواند بیانگر کارآمدی و توانمندی سیاسی آنها در این مقوله باشد.